سازمانها در طول حیات خود با گذر زمان با درخواستها و نیازهای جدیدی روبرو میشوند که برای پاسخگویی به آنها، چالشهای فراوانی بوجود میآید. نیازها و خواستههای جدید نیازمند پاسخهای جدید میباشند که با راه حلهای قدیمی نمیتوان به آنها، پاسخ مناسب داد؛ پس هر سازمانی نیاز به پویایی مستمر و هوشمند خواهند داشت. از طرفی تغییرات سریع تکنولوژی و روند رو به رشد فناوری نیز باعث ایجاد لزوم همسویی سازمانها با روند تحولات محیطی نموده و چالش های تازه ای برای مدیران و تصمیم سازان حوزه های اصلی در ساختار مدیریت کلان ایجاد می نماید.
کمترین نتیجه قابل انتظار پس از استقرار نرم افزار BPMS، یکپارچگی فرآیند ها، افزایش چابکی و به تبع افزایش سرعت انجام عملیات، کارایی سیستم و نهایتا افزایش بهرهوری در کل ساختار سازمانی خواهد بود. همچنین سازمان ها معمولا در جریان پیاده سازی و استقرار نرم افزار BPMS ناگزیر بسیاری از رویه ها و ساختارهای درونی خود را نیز اصلاح نموده و با بکارگیری نرم افزار BPMS به نوعی در معرض یک بازسازی اجتناب ناپذیر قرار خواهند گرفت.
با توجه به تعاریف بالا می توان بیان کرد که BPMS ابزاریست که برای شناسایی و مدیریت فرآیند کسبوکار مورد استفاده قرار میگیرد. این ابزار در کاهش هزینهها، بهینه شدن فرآیند کسبوکار و دید بهتر تمامی افراد درگیر در فرآیندهای سازمانی نسبت به مجموع تمام فرآیندها و همچنین وظایف دقیق خود کمک می نماید. همچنین BPMS به کمک ابزارهای تحلیل و اتوماسیونسازی فرآیندها باعث ایجاد بهبود در هر سازمانی میگردد. یکBPMS باید این توانمندی را داشته باشد که بتواند تمامی فرایندهای کسب و کار را در هر سازمانی با هر اندازه سازمانی، مدل نموده، ایجاد کرده، ویرایش و اجرا نماید. همچنین باید بتواند دادهها را جمعآوری نموده و تجزیه و تحلیل نیز انجام دهد.